در فرهنگ لغت آکسفورد تعریفی که برای پروپاگاندا بیان شده به این صورت است: «اطلاعات، به ویژه با ماهیت مغرضانه یا گمراهکننده، که برای ترویج یک هدف یا دیدگاه سیاسی استفاده میشود»
میتوان گفت پروپاگاندا به تبلیغاتی گفته میشود که معمولا برای متقاعد کردن مخاطب برای پیشبرد یک تفکر یا برنامه استفاده میشود. این تبلیغات ممکن است برای ایجاد یک واکنش و احساس خاص به جای پاسخ منطقی باشد تا مردم یک مسئله بهخصوص را باور کنند یا احساس خاصی در آنها شکل بگیرد و بر عمیق ترین ارزشهای آنها تاثیر بگذارد.
در واقع پروپاگاندا شکلی از متقاعدسازی دستکاری است که هدف آن انتشار افکار، اطلاعات یا شایعات به منظور کمک یا آسیب رساندن به یک موسسه، یک علت یا یک شخص است. تکنیکهای تبلیغاتی در طول تاریخ برای فریب دادن مردم به خرید محصولات خاص، رأی دادن به روش خاصی یا تغییر دیدگاههایشان در مورد مسائل مذهبی یا مدنی استفاده شده است.
این امر به ویژه در طول جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم رایج بود، زمانی که دولتها از تبلیغات برای جمعآوری حمایت از تلاشهای جنگی خود استفاده میکردند.
اهداف اصلی پروپاگاندا
- القا یک باور یا ارزش خاص به جامعه؛
- تحریف واقعیت یا حذف بخشی از حقیقت؛
- ایجاد همدلی یا نفرت نسبت به یک فرد، گروه یا کشور؛
- توجیه اقدامات سیاسی یا نظامی؛
- بسیج افکار عمومی برای مشارکت یا سکوت در برابر یک تصمیم مهم.
تکنیکهای رایج پروپاگاندا
- دشمنسازی (Demonizing): معرفی دشمن بهعنوان تهدید مطلق؛
- تکرار مداوم پیام: تا در ذهن مخاطب نهادینه شود؛
- استفاده از چهرههای محبوب یا نفوذی؛
- دو قطبیسازی: “یا با ما هستی یا با دشمن”؛
- تحریف آمار و دادهها؛
- احساساتگرایی شدید: تحریک ترس، خشم، عشق یا وطندوستی.
پروپاگاندا در ایران
ابزار پروپاگاندا برای هر حکومتی از اهمیت ویژهای برخوردار است و نظام جمهوری اسلامی ایران هم از این قاعده مستثنی نیست. پروپاگاندا در ایران تاریخی قابل توجه و طولانی دارد؛ نهادهای مختلفی از جمله صدا و سیما، سازمان تبلیغات اسلامی، آموزش و پرورش و سپاه بسیار در این حیطه فعال است. یکی از تلاش هایی که پروپاگاندا در ایران دارد در جهت تبلیغ برای اسلام و ولایت فقیه است.
این مسئله همچنین در حکومت پهلوی هم اهمیت ویژهای داشت، رضاشاه مطبوعات را بهشدت کنترل میکرد. در زمان پهلوی دوم هم و با وارد شدن تلویزیون به ایران بهکمک آمریکا، سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران وسیلهای برای پروپاگاندا بود.
در ایران، مانند بسیاری از نظامهای اقتدارگرا فقط یک دیدگاه بیان میشود و در منابع مختلف آن دیدگاه حکومتی تکرار میشود برخلاف بسیاری از نظام های دموکراتیک دیگر که این تبلیغات به صورت آزادتری وجود دارد، یکی از دلایل این مسئله این است که بخش زیادی از رسانهها در ایران در انحصار حکومت هستند.
از جمله نهادهای فعال و تاثیرگذار در پروپاگاندا ایران میتوان به این نهادها اشاره کرد:
- سه نهاد بسیار تاثیرگذار: سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی؛
- نهادهای مکمل: وزارت آموزش و پرورش ایران، سازمان صدا و سیما ، وزارت دادگستری جمهوری اسلامی ایران ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بسیج و سپاه پاسداران.
مزایا و معایب پروپاگاندا
میتوان گفت بهصورت کلی معایب پروپاگاندا بیشتر از مزایای پروپاگاندا است. هرچند اگر آگاهی عمومی جامعه درباره آن بیشتر باشد میتواند تاثیرات مثبتی هم داشته باشد. می توان از پروپاگاندا برای تأثیرگذاری بر نظرات افراد یا کنترل رفتار آنها از طریق تاکتیکهای مختلف مانند نام بردن، هجوم یا تحریک استفاده کرد:
- تاثیرگذاری: تبلیغات میتواند در تأثیرگذاری بر نظرات مردم، در تشویق شدن برای انجام دادن یا ندادن کاری مؤثر باشد و آگاهی از تکنیکهایی که برای جلوگیری از دستکاری استفاده میشوند مهم است؛
- گمراه کننده بودن: از تبلیغات میتوان برای انتشار اطلاعات نادرست یا گمراهکننده استفاده کرد که میتواند منجر به سردرگمی و سوء تفاهم شود؛
- تغییر ارزشها و باورها: یکی دیگر از کاربردها برای دستکاری احساسات و باورهای مردم است که میتواند بعضا منجر به تصمیمگیری غیرمنطقی شود؛
- ترویج نفرت: میتوان برای ترویج نفرت و عدم تحمل نسبت به گروههای خاصی از مردم با باورها، ارزشها و عقاید متفاوت استفاده کرد؛
- کلیات پر زرق و برق: این تکنیک از کلمات خاصی با تصویر یا صدای مخاطب جذب کن استفاده میکند. این کلمات در عبارات کلی به کار میروند که قابل اثبات یا رد نیست؛ کلماتی مانند خوب، صادق، منصفانه، عالی و بهترین هستند؛
- انتقال: در این تکنیک سعی میشود اعتبار یک نماد مثبت به شخص یا ایدهای منتقل شود. به عنوان مثال، استفاده از پرچم آمریکا در کنار اتوبوس برای یک رویداد سیاسی نشان میدهد که این رویداد شامل نوعی میهنپرستی است؛
- قیاس کاذب: این تکنیک دو چیز را که واقعاً شبیه هم نیستند مقایسه میکند تا نکتهای را بیان کند. به عنوان مثال، مقایسه یک نامزد سیاسی با یک دیکتاتور یک قیاس نادرست است زیرا این دو بههیچ وجه شبیه هم نیستند؛
- گواهی: این تکنیک از یک فرد مشهور یا محترم برای تایید یک محصول یا ایده استفاده میکند. ایده این است که اگر شخص مشهور یا محترمی آن را تأیید کند، باید خوب باشد.
چگونه پروپاگاندا را شناسایی کنیم؟
یکی از مهم ترین راههای شناسایی پروپاگاندا این است از خود سؤالاتی بپرسید:
- منبع اطلاعات چیست؟
- مدرک چیست؟
- انگیزه پشت پیام چیست؟
یا مثلا در مواجه با عبارات پر زرق و برقی که بالاتر گفتیم سؤالات زیر را از خود بپرسید: واقعاً این کلمه بهخصوص ربرای من چه معنایی دارد؟ آیا ایده ارائه شده به درستی با نحوه استفاده از کلمه ارتباط دارد؟ آیا آنها سعی می کنند با استفاده از کلماتی که دوست دارم چیزی را به من بفروشند که به نفع من نیست؟ اگر یکی از این کلمات حذف شود، آیا این ایده هنوز شایستگی دارد؟
آیا پروپاگاندای مثبت هم داریم؟
بله، برخی از پروپاگانداها میتوانند برای اهداف خیرخواهانه هم استفاده شوند. مانند:
- تشویق مردم به رعایت بهداشت عمومی؛
- مشارکت در انتخابات؛
- مقابله با خشونت خانگی؛
- و..
البته، خط مرز بین اطلاعرسانی درست و پروپاگاندا همیشه واضح نیست.
سخن پایانی
پروپاگاندا به مجموعهای از تکنیکها و روشها برای تاثیرگذاری بر افکار، احساسات و رفتار مخاطب گفته میشود که معمولا با هدف کنترل ذهنی، جهتدهی افکار عمومی یا مشروعیتبخشی به یک ایدئولوژی خاص انجام میشود. این واژه بیشتر بار منفی دارد و اغلب در زمینههای سیاسی، جنگی یا ایدئولوژیک به کار میرود.
پروپاگاندا ابزاری قدرتمند برای جهتدهی به افکار عمومی است. شناخت آن به ما کمک میکند که قضاوت آگاهانهتری نسبت به اطلاعات دریافتی داشته باشیم. پروپاگاندا بخشی از سواد رسانه است، در جهانی که از هر طرف با سیل اطلاعات و تنوع رسانهای روبهرو هستیم، سواد رسانهای و شناخت پروپاگاندا ابزار دفاعی ارزشمندی در برابر اخبار نادرست یا دچار سوگیری محسوب میشود.
بدون دیدگاه